کد مطلب:41756 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:158
وصی گرامی كه سراپاگوش بود، در پایان هر بند، اطاعت و آماگی خود را اعلام می نمود. تا آنكه شمار وصایا به فرازی رسید كه شنیدن آن، بند از بند علی جدا كرد و آن جلوه عظمت و ناموس الهی را به لرزه درآورد و نقش بر زمین كرد.این بخش را از خود او می شنویم: ... قسم به آنكه دانه را شكافت و به جانداران حیات بخشید، گفتار جبرئیل را شنیدم كه به حبیب خدا چنین می گفت: ای محمد! به علی بگو كه حرمتت، كه حرمت خدا و رسول است، هتك خواهد شد و محاسنت با خون سرت خضاب خواهد شد. از شنیدن این سخن، فریادی كشیدم و بیهوش بر زمین افتادم پس (از آنكه به هوش آمدم) گفتم: یا رسول الله این وصیت را هم می پذیرم و بر تلخیهای آن صبر می كنم اگر چه حرمتم هتك شود و سنتهای الهی ترك شود و كتاب خدا پاره پاره گردد و اركان كعبه از هم فرو پاشد و محاسنم از خون سرم رنگین شود. در برابر همه اینها [صفحه 273] شكیبا خواهم بود و به حساب خدا خواهم گذاشت و از او امید اجر و پاداش دارم و تا پیوستن به شما، در انجام دادن آنها تلاش خواهم كرد. فقال امیرالمومنین (ع): و الذی فلق الحبه و برا النسمه لقد سمعت جبرئیل یقول للنبی یا محمد! عرقه انه ینتهك الحرمه و هی حرمه الله و حرمه رسول الله و علی ان تخضب لحیته من راسه بدم عبیط. قال امیر المومنین: فصقت حین فهمت الكلمه من الامین جبرئیل حتی سقطت علی وجهی و قلت: نعم قبلت و رضیت و ان انتهكت الحرمه و عطلت السنن و مزق الكتاب و هدما الكعبه و خضبت لحیتی من راسی بدم عبیط[1] صابرا محتسبا ابدا حتی اقدم علیك.[2] . [صفحه 274]
پیامبر خدا(ص) موارد وصیت را یك به یك بر علی برمی شمرد. و از او می خواست تا عمل به وصیت را با هر سختی كه در پی دارد بپذیرد. و افزود كه اینك شاهدانی از فرشتگان الهی بر اقرار و پذیرش تو گواهند؛ مبادا در انجام آن سستی ورزی.
صفحه 273، 274.